خنده رزمنده ها وسط دعای کمیل جبهه!

مداح مراسم نیامده بود.

یکی از همرزمانم شیطنت کرد و به مافوق مان گفت: غلامرضا مداح درجه یک اراک است.

او هم به من اصرار کرد تا دعای کمیل را بخوانم.

- خبرگزاری فارس ـ حوزه حماسه و مقاومت: جبهه سرشار از خاطراتی است که گاهی با آن خاطرات اشک می ریزی و گاهی از ته دل می خندی.

غلامرضا هاشمی از رزمندگان لشکر 17 علی ابن ابیطالب (ع) است که خاطرات بسیاری از جبهه دارد.

او 48 ماه در جبهه جنوب و غرب کشور به عنوان نیروی بسیجی حضور داشت.

غلامرضا هاشمی در طول دوره هایی که در جبهه حضور پیدا می کرد، خاطراتش را ثبت کرده است؛ ضمن اینکه عکس های زیادی از جبهه و شهادت همرزمانش دارد.

روایت این بسیجی دوران دفاع مقدس از حضورش در جبهه و خاطره وی از دعای کمیل پرماجرایش را در ادامه می خوانیم.

غلامرضا هاشمی در حال شناسایی منطقه غرب کشور عکس هایی که هیچ وقت به مادران شهدا نشان ندادم من متولد 1344 هستم.

در دوران جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، در جبهه جنوب جزو نیروهای لشکر 17 بودیم و در غرب کشور هم به عنوان نیروی قرارگاه رمضان حضور داشتم.

در دوران دفاع مقدس دوربین مامیا به قیمت سه هزار و 400 تومان خریدم.

این دوربین را همیشه با خودم به جبهه می بردم.

حتی قیدش را زده بودم که این دوربین ترکش بخورد یا بشکند.