ماجرای جوان دهه هشتادی که جان فدای ایران شدخبرگزاری فارس - تهران، فرهاد ابوالفتحی؛ دهه هشتادی بود و استوار؛ مادرش می گفت خودش عاشق شهادت بود، دین را دوست داشت به قرآن . شاید هیچکسی باور نمی کرد در این سن و سال آسمانی شود اما در جریان یک حادثه جگرسوز پر کشید. بخش اول: پسرم این روزها بحث جوانان دهه هشتادی داغ داغ است. خیلی ها به آن ها می گویند نسل زِد . می گویند این نسل که بچه های عصر تکنولوژی و تلفن های همراه و اینترنت پرسرعت هستند آدم های به شدت خودمحور و منفعت گرایی اند و هیچ تعهدی به سازمان و گروه و جمع و جامعه خود ندارند. اما . وحید هم یکی از همین جوان هاست. بیست ساله است. جوانی دهه هشتادی با کلی رویا در سر. هنوز حتی ازدواج هم نکرده. احتمالاً مثل خیلی از جوان ها بارها به دلش افتاده زودتر آستین بالا بزند، سروسامانی بگیرد و صاحب زن و زندگی و بچه شود. مادرش می گوید به عشق دین و جان و ناموس رفته پرند . می گوید اصلاً پایش بخیه داشت. حتی فرمانده یشان هم زنگ زد و گفت وحید سر کار نیا، بمان خوب که شدی برگرد. مادرش می گوید اما وحید نتوانست. گفت باید بروم. گفت آنجا اغتشاشات است. احتمالاً با خودش فکر کرده است آدم که نباید رفیق نیمه راه باشد. پیش خودش گفته دوستانم را که نمی توانم تنها بگذارم . برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |