ستاره ها آورده ایم، راه آسمان ها را باز کنیداینجا کرمان و این مردمِ داغدار، بار دیگر به سوگ فرزندان خود نشسته اند، آن هم در روزهایی که در عزای فردی مشکی پوشیده بودیم که برای منطقه امنیت آورده بود. قرار بود عطر عود و اسپند باشد قرار بود عطر عود و اسپند باشد، بوی باروت و خون همه جا پیچید، بغض های 4 ساله در گلو داشتیم،هنوز جای زخم روی دلمان می سوخت که آتش و ترکش گشودند. در سالگرد اسطوره مقاومت، حریف را به جنگ رودررو می خواندیم که باز از پشتِ سر زدند، باز با نامردی به میدان آمدند! در روزی که دنبال دست و انگشتر حاج قاسم می گشتیم، ماه پاره ها را از روی زمین جمع کردیم. شهداء حادثه تروریستی کرمان این خون ها و این شهداء را نگاه کن! کودکانی که جلوی چشم خانواده هایشان پر می کشند و زنانی که چشم در چشم فرزندان شان رهسپار آسمان ها هستند، این علی اکبرها و علی اصغرها هستند که در آغوش حاج قاسم به دیدار سیدالشهداء می روند و خدا را ملاقات می کنند. کرمان یا کربلا؟ اینجا کرمان است، یا کربلا؟ انگار تاریخ تکرار شده، نینوا می تواند حوالی فرودگاه بغداد باشد، یا نزدیکی های کوه های صاحب الزمان کرمان! فرقی نمی کند، نتیجه اش هدیه خونی است که مظلومانه تقدیم خود خدا می شود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |