به یاد مردی که 700 سال است از شعرهایش «شکر» می ریزد!«گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم، چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی»، «خدا را بر آن بنده بخشایش است، که خلق از وجودش در آرامش است». باور کردنی ام نیست شاعر این ابیات شیرین و دلنشین حالا 700 سال است که در شیراز آرمیده، - ایسنا/کرمانشاه گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم، چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی ، خدا را بر آن بنده بخشایش است، که خلق از وجودش در آرامش است . باور کردنی ام نیست شاعر این ابیات شیرین و دلنشین حالا 700 سال است که در شیراز آرمیده، اما عجیب آن است که هنوز هم با گذشت قرن ها می شود شیرینی سخن را از لابلای تک تک ابیات و غزل هایش مزه مزه کرد. با گذشت قرن ها هنوز هم کسی تاریخ دقیق تولدش را نمی داند، اما خیلی ها می گویند زاده قرن هفتم هجری قمری است . از زندگینامه اش هم جز رنج یتیمی و تنهایی چیز زیادی در دست نیست، می گویند همین تنهایی موجب شده از شیراز شهر پدری اش دل کنده و به دل جاده بزند و راهی سفرها و کشورهای مختلف جهان شود. شاید همین فرار از تنهایی موجب شده بیش از هر کس دیگری با آدم های اطرافش اُنس گرفته و بیش از همه به احوالات درونشان آگاه شود و شاید همین تنهایی و سکوت از او استاد سخن ساخته. مشرف الدین مصلح بن عبدالله ملقب به استاد سخن ، شاعر پرآوازه قرن هفتم هجری قمری است، اما این نام برای کمتر کسی آشنا ا برچسب ها: شیرین - ابیات - شیراز - بخشایش - تنهایی - آرامش - زندگینامه |
آخرین اخبار سرویس: |