گفتگو با 16 ساله دهه شصت/ خانوادگی به جبهه رفتیم/ بنیاد شهدای انفرادی آذربایجان!رزمنده و نوبسنده دفاع مقدس می گوید: این 16، 17، 18 و اصلا 20 ساله هایی که در گلزار شهدای تبریز می بینید عین آب دلچسبی هستند برای دل های تشنه، فقط کاش تشنگی خود را با این آب برطرف کنیم و سمت نوشابه و چیزهای مضر نرویم که رفع تشنگی شان موقتی است. - خبرگزاری فارس_ کتایون حمیدی: قرارمان 10 صبح گلزار شهدا وادی رحمت تبریز در محلی که همه رفقایش دور هم جمع شده اند، است. کمی قبل از 10 به آنجا می رسیم، همکارم با دست اشاره به آقایی با پیراهن مشکی که روی شلوار خاکستری رنگ انداخته، می کند و می گوید به نظرم خودش است؛ قبل از ما آنجا بود، انگار که اینجا خانه اش است، به این طرف و آن طرف تر می رود؛ مردی با قدی متوسط، لاغر اندام که شیشه های مربعی شکل عینک طبی اش به خاطر تابش آفتاب پاییزی به عینک دودی مبدل شده بود. نزدیک تر که می شویم، می گوید: سلام بر رسانه ای ها، مگر می شود من در مورد اینها صحبت کنم و خودشان غایب باشند؟ ببین این علی پاشایی را، او رفیق شفیق من است، از آن رفیق هایی که جیک و بوک هم را می دانیم و قرار است هر جایی را که من یادم رفت، او یاد من فراموشکار بیاندازد. یک گفتگو با 16 ساله های دهه شصت چند مزار آن طرف تر از رفیق شفیق اش روی یکی از تخت های سنتی گلزار شهدای وادی رحمت نشسته و مصاحبه خود را شروع می کنیم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |